سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی پیام‌رسان پارسی بلاگ پست الکترونیک درباره اوقات شرعی
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

89/3/23
8:30 ع

اگه زندگی سخته  اگه مشکلات زیاده  اگه بیکاری  اگه نیاز به سرمایه داری 

نگران نباش ما برات دعا می کنیم !!!

 

 گل خوش بوی من باش تا محتاج ادکلن فرانسوی نباشی!!!

 

یادت باشه که یادم بیاری که یادت بندازم که به یادم بیاری که یاد بدی

دیگه این وقت شب با اس ام اس کسی رو اسکول نکنم !!!


تا حالا به مضلومیت زن جومونگ پی بردی ؟!

گوشت به این خوبی ، بهش میگن سویا!!!

 

اگه زندگی سخته  اگه مشکلات زیاده  اگه بیکاری  اگه نیاز به سرمایه داری 

نگران نباش ما برات دعا می کنیم !!!

 

شنیدم معروف شدی ! انقدر که یه شبکه ماهواره ای از زندگیت فیلم برداری کرده و پخش میکنه

اسم شبکه اش هم اینه

animals tv !!!

.

سلام خوبی ؟ خواستم بهت بگم دیگه رفتیم تو فصل تابستون ! بیماری وبا تو این فصل زیاد میشه

!!!کمتر با آفتابه آب بخور

 

 

یه شب ستاره آرزو ها از آسمون اومد پایین گفت : یه آرزو بکن

منم تو رو خواستم

گفت نمیشه

گفتم چرا ؟

گفت : ما تو جنس بنجل نیستیم

 !!!


جوک ،
  

89/3/23
6:12 ع

یه روز عشقت رو دزدیدم وبرای اینکه جای امنی داشته باشه اون رو تو قلبم پنهان کردم غافل از اینکه روزی برای پس گرفتنش قلبم رو خواهی شکست

 

داستان غم انگیز زندگی این نیست که انسانها فنا می شوند ، این است که آنان از دوست داشتن باز می مانند

 

آرزو کردم که یک شب در سراب زندگی چون شراب کهنه ای نوشت کنم اما نشد 

 نازنینم، نازنینم یاد تو هرگز نرفت از خاطرم آمدم تا این سخن آویزه گوشت کنم اما نشد

شعله شد تا به دل خاکستر احساس تو لحظه ای رفتم که خاموشت کنم اما نشد

بعد از آن نامهربانیهای بی حد وحصر سعی کردم تا فراموشت کنم اما نشد

 

هر گاه دسته گلی برایت می فرستم با هزار ترفند گلی مصنوعی در آن می گذارم و رویش می نویسم تا خشک شدن آخرین گل دوستت دارم

 

عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست بلکه نداشتن کسی است که الفبای دوست داشتن را برایت تکرار کند و تو از او رسم محبت بیاموزی

 

دوستی آن است که بلبل بارخ گل می کند صدجفاازخار می بیند تحمل می کند.

 

 


  

89/3/23
5:6 ع

متن پیام تبریک امعدلی به جناب آقای دکتر احمدی نژاد:
رئیس جمهور منتخب و محبوب ملت ایران اسلامی، ای قشنگتر از پریا... تنها تو کوچه نریا... اصلاح طلبا دزدن کاپشنت رو میدزدن... !!!!

                                                     

کمیته ماست مالی گندگاری ها در مورد باخت تیم ملی فوتبال اعلام کرد:
مهم نتیجه نیست مهم برد و باخت نیست مهم نشان دادن استقلال و تمامیت ارضی و اثبات حق مسلم مردم همیشه در صحنه در تمام میادین می باشد!!!

 

آخرین نظرسنجی در ستادهای مختلف:
ستاد احمدی نژاد می گه ما اولیم
ستاد موسوی می گه ما اولیم
ستاد کروبی می گه ما اولیم
ستاد رضایی دیگه برای اینکه خیلی ضایع نباشه می گه دومیم.سوم و چهارم هم امریکا و اسراییل جنایتکار

 

به نظر شما "دولت الکترونیک" چه چیزی کم دارد؟

1-علامت تعجب
2-علامت سوال
3-علامت کارگران مشغول کارند
4-علامت رنگی نشوید!

 

 

لطفا انگشتتان را در دماغ خود فرو نبرید!  قرار است این انگشتان چند روز دیگر حماسه بیافرینند!!!

 

حامیان احمدی نژاد آبی نفتی،
حامیان موسوی سبز سیدی، 
حامیان کروبی قهوه ای لری،
حامیان محسن رضایی باروتی،
حامیان اعلمی بی رنگ متالیک

 

زباله ها را به موقع جلوی در بگذارید، با رفتگرها با احترام و محبت برخورد کنید، ماهیانه و عیدی آن ها را به موقع پرداخت کنید... این جا ایران است... ممکن است یکی از همین ها فردا رئیس جمهور شود.

جمعی از اهالی محل

 

هیات دولت به مناسبت قرار گرفتن سه روز پرستار، معلم و کارگر در یک هفته، هفته گذشته، را هفته بینوایان نامگزاری کرد!

 

تعجب نکنید اگر در روزهایی نه چندان دور شاهد صدور چنین بیانیه ای از طرف یکی از مربیان بر علیه قطبی بودید:

"ای سوسول منچ باز! من که می دونم توی کره همیشه مار پله بازی می کردی! تو جومونگ هم نیستی چه برسه به امپراطور..."

(با نظر به دعواهای اخیر مربیان فوتبال کشورمون)

 


جوک ،
  

89/3/23
12:17 ع

گل دونیانی بولوشدورک


.دنیز منیم دالقا سنین .


گونش منیم ایشیق سنین .


هامّیسی سنین سنده منیم


 
تو را بس منتظر ماندم

اوتاندی لحظه لر مندن

بدان من دوستت دارم

اینان بو یاشلی گوزلردن

سفر از تو گذر از تو

فقط یول گوزلماخ مندن

فقط با یک نگاه تو

اوچاردی غصه لر مندن


 
داغدا پائیز اولاندا

ساری سنبل سولاندا

یارا ائلچی گوندررم

اون بئش یاشی دولاندا


 

 

عزیزیم گؤل آلاندا

ساچا سنبل آلاندا

یاریم یادیما دوشر

الیمه گؤل آلاندا


 
گؤزوم قالدی او قاشدا

او پیکده او قاشدا

مجنون تک دلی گؤیلوم

گزیری داغدا داشدا


 
بیر گورچین کیمی دن سیزلمیشم! بولبولم یازدا چمن سیزلمیشم!


اوز دیارمدا وطن سیزلمیشم! هیچ بیلرسن نیجه سن سیزلمیشم!!!!!!!!!!!


 
داغ باشیندا اکین اولماز...


اکین اولسا بیچین اولماز...


دنیادا مین گوزل اولسا...


بیری سنین تکین اولماز...


 
محبت قوجالماز


عشق آزالماز


دوست آیرلماز


یاخچلیق یرده قالماز


دوست دوستی آتماز


یاریما اولسون سلام

 

 

قوی کی دییم بیر کلام

 ایستییرم من سنی

 ایسته منی والسلام

 


 
اگر بیز ایکیمیز ده یاپراق اولساق پاییز فصلینده من سنن تئز یئره دوشه جاغام تا سن دوشنده سنی


اوز قوجاغیما آلیم .


گوروم شیر دنیادا پیر اولماسین

گوروم تولکو جنگلده شیر اولماسین

ستمکار خلقه امیر اولماسین

بوتون پاک اورکللر گوروم شاد اولا

مقدس آذربایجان دائم آباد اولا

 


  

89/3/23
9:59 ص

 

1-   دلم گرفت از ادماییکه میخوان مال اونا باشی اما مال تونیستن از ادماییکه زیر بارون واست میمیرن وقتی افتاب شد یادشون میره با تشکر

 

2-   قسم خوردن آمعدلی: قسم به عشق پروانه که وجودش رادر راه عشق مىسوزاند وقسم به شمعى که تاسردى عشق مىسوزد وناله اش برنمىخیزد!

 

3-   درفصل بهار4جاندار به خوزستان حمله میکند:1-پشه 2-مگس 3-راهیان نور4-آمعدلی!

 

4-   شعر سنگ قبر آمعدلی : اندردل بی وفاغم باد آنکس دردلش وفانیست زعالم کم باد،دیدی کسی جزغم مرا یاد نکرد، که هزارآفرین برغم باد!

 

5-   از دیوان اشعار آمعدلی:
شاد باش که زشادی تو من هم شادم ؛تاتوشادی ز غم هردو جهان آزادم ؛لذت زندگی من همه خرسندی توست؛ به وفایت که وفایت نرود از یادم!

 


جوک ،
  

89/3/23
9:57 ص

دمیشدیم؛گئدرسن من اوللم سن سیز* سن گئتدون من اولمدیم  *باغیشلا منی...


گفته بودم...

اگه بری من میمیرم بی تو

تو رفتی.... من نمردم!!!

  ببخش منو....

 

گونده منه باش ووران ایندی منه داش وورور.
ایندی منه داش ووران اوزگلره باش وورور.
اوزگه اگر داش وورا دردینه دوزمک اولار.
باخ بورا سوز بوردادی داشلاری یولداش وورور...
معنی
اونی که هر روز به من سر میزد امروز به من سنگ میزنه.
اونی که امروز به من سنگ میزنه به بیگانه ها سر میزنه.
بیگانه اکه سنگ بزنه دردشو میشه تحمل کرد.
ببین منو حرف من اینجاست سنگهارو دوست میزنه...

 

اورییمله باجارمرام او گوزلره ویریلمشام

لیل سو کیمی آخیب گلیب چاتیب سنده دورولمشام

درد اورییمده آشیب داشیب غمده منن قوجاخ ب

آتما منی زامان چاشیب بو دنیادان یورولمیشام؟

 

تورا بس منتظر ماندم,اوتاندی لحظه لر مندن.بدان من دوستت دارم,اینان بو یاشلی گوزلردن.سفر از تو گذر از تو,فقط یول گوزلماخ مندن.فقط با یک نگاه تو,اوچاردی غصه لر مندن.

 

بی وفا جانان یولوندا جان گویان دیواندور.شاهیدیم بو مطلبه شمعه یانان پرواندور. شمع یولوندا یانماغا,پروانه ایلر افتخار.شمع دیر بیچاره پروانه,عجب دیواندور.

 

سن سن حیاتمن معناسی
سن سن سوگیمین رویاسی
سن سن دنیامین دنیاسی
سنی چوخ ایستیرم کلم دلماسی

 

 

بیر دنیز دوشون سوسوز
بیر انسان دوشون موتسوز
بیر بهار دوشون چیچک سیز
بیرده منی دوشون سنسیز
هیچ الورمو؟

 

 

عزیزیم آشا آشا
سو گلیر داشا داشا
بیر جانم وار ثروتیم
اودا قربان داداشا


  

89/3/22
10:20 ع

1-روزی از میلتون، شاعر معروف انگلیسی پرسیدند: چرا ولیعهد انگلستان می تواند در چهارده سالگی بر تخت سلطنت بنشیند و سلطنت کند؛ اما تا هیجده سال نداشته باشد نمی تواند ازدواج کند؟

گفت: بخاطر اینکه اداره کردن یک مملکت از اداره کردن یک زن بمراتب آسانتر است!

 

2-امعدلی تو انتخابات کاندید میشه، بعد که رایها رو می شمرن، میبینه سه تا رای آورده. شب که میره خونه، خانومش در جا یکی می‌خوابونه تو گوشش، میگه: میدونستم پای یک زنه دیگه هم وسطهپسره می ره خواستگاری،

 

 

3- هموطن گرامی! شما جزو خوشه بندی قرار نمی گیرید. خوشه شما را بز خورده!

مرکز آمار ایران

4- مشترک گرامی، حرکت زشت و ناپسند شما را در حمام دیدیم! هیچکس تنها نیست همراه اول.

5- شعار آمعدلی در تظاهرات اخیر :

وای به روزی که بفهمیم چی شد!

 

 


جوک ،
  

89/3/22
7:49 ع

 

در روزگاری حاکمی بود که طوطی ای داشت خاص !چرا که وی فقط سخنان حاکم را تقلید می کرد و همه نیز این را می دانستند! روزی حاکم با جمعی از لشکریان جلسه مهمی گذاشته بود و مشغول صحبت بودند که ناگهان طوطی فریاد کشید : برو زیر تخت !برو زیر تخت ! لشکریان با تعجب به طوطی نگاه کردند . طوطی دوباره فریاد زد : برو زیر تخت ماه بانو اومد !برو زیر تخت ماه بانو اومد !(و این ماه بانو همسر حاکم و دختر یکی از حاکمان همسایه بود) پس لشکریان که اخلاق طوطی را میدانستند نگاه معنی داری به هم کردند ولی کسی جرات نکرد حرفی بزند فقط وزیر برای ماست مالی با ترس گفت : احتمالا حاکم با شخصی قایم باشک بازی می کرده و این جملات را فرموده اند ! طوطی دوباره فریاد زد که : لعنتی زود باش برو زیر تخت ماه بانو اومد !حاکم که به شدت عصبانی شده بود به سمت طوطی حمله کرد تا وی را بگیرد ولی طوطی پرواز کرد و در ارتفاعی بلند نشست و دوباره به تکرار آن حرفها مشغول شد ! حاکم گفت : ای طوطی ناجوانمرد ! حال که اینچنین عیله من سخن گفتی من نیز آن طوطی زیبای ماده را که مال حاکم همسایه بود و قرار بود برایت بیاورم تا ماه بانویت شود دیگر نمی آورم! طوطی که این را شنید فریاد زد که : ماه بانو نمی خواهم برایم از همان کنیزکان زیر تخت بیاور


89/3/22
7:47 ع

مرد داشت در خیابان حرکت می کرد که ناگهان صدایی از پشت گفت:
- اگر یک قدم دیگه جلو بری کشته می شی.

مرد ایستاد و در همان لجظه اجری از بالا افتاد جلوی پاش. مرد نفس راحتی کشید و با تعجب دوروبرشو نگاه کرد اما کسی رو ندید.بهر حال نجات پیدا کرده بود. به راهش ادامه داد.به محض اینکه می خواست از خیابان رد بشه باز همان صدا گفت:
- ایست!

مرد ایستاد و در همان لحظه ماشینی با سرعت عجیبی از جلویش رد شد.بازم نجات پیدا کرد.مرد پرسید تو کی هستی و صدا جواب داد م فرشته نگهبان تو هستم. مرد فکری کرد و گفت:
-پس اون موقعی که من داشتم ازدواج می کردم تو کدوم گوری بودی؟


89/3/22
7:45 ع

 

مردی خری دید به گل در نشسته و صاحب خر از بیرون کشیدن آن درمانده. مساعدت را (برای کمک کردن) دست در دُم خر زده قُوَت کرد (زور زد). دُم از جای کنده آمد.

فغان از صاحب خر برخاست که ” تاوان بده !”



مرد به قصد فرار به کوچه یی دوید، بن بست یافت.

خود را به خانه ایی درافکند.

زنی آن جا کنار حوض خانه چیزی می شست و بار حمل داشت (حامله بود). از آن هیاهو و آواز در بترسید، بار بگذاشت (سِقط کرد). خانه خدا (صاحبِ خانه) نیز با صاحب خر هم آواز شد.


مردِ گریزان بر بام خانه دوید. راهی نیافت، از بام به کوچه ایی فروجست که در آن طبیبی خانه داشت.

جوانی پدر بیمارش را به انتظار نوبت در سایه دیوار خوابانده بود؛ مرد بر آن پیر بیمار فرود آمد، چنان که بیمار در حای بمُرد. پدر مُرده نیز به خانه خدای و صاحب خر پیوست!

 

مَرد، هم چنان گریزان، در سر پیچ کوچه با یهودی رهگذر سینه به سینه شد و بر زمینش افکند. پاره چوبی در چشم یهودی رفت و کورش کرد. او نیز نالان و خونریزان به جمع متعاقبان پیوست!



مردگریزان، به ستوه از این همه، خود را به خانه قاضی افکند که ”دخیلم!“. قاضی در آن ساعت با زن شاکیه خلوت کرده بود. چون رازش فاش دید، چاره رسوایی را در جانبداری از او یافت و چون از حال و حکایت او آگاه شد، مدعیان را به درون خواند.

نخست از یهودی پرسید.


گفت: این مسلمان یک چشم مرا نابینا کرده است. قصاص طلب می کنم.

قاضی گفت: دَیتِ مسلمان بر یهودی نیمه بیش نیست. باید آن چشم دیگرت را نیز نابینا کند تا بتوان از او یک چشم برکند!

و چون یهودی سود خود را در انصراف از شکایت دید، به پنجاه دینار جریمه محکومش کرد!

 


جوانِ پدر مرده را پیش خواند .

گفت : این مرد از بام بلند بر پدر بیمار من افتاد، هلاکش کرده است. به طلب قصاص او آمده ام.


قاضی گفت : پدرت بیمار بوده است، و ارزش حیات بیمار نیمی از ارزش شخص سالم است. حکم عادلانه این است که پدر او را زیر همان دیوار بنشانیم و تو بر او فرود آیی، چنان که یک نیمه جانش را بستانی!

و جوانک را نیز که صلاح در گذشت دیده بود، به تأدیه سی دینار جریمه شکایت بی مورد محکوم کرد!


چون نوبت به شوی آن زن رسید که از وحشت بار افکنده بود، گفت:


قصاص شرعاً هنگامی جایز است که راهِ جبران مافات بسته باشد. حالی می توان آن زن را به حلال در فراش (عقد ازدواج) این مرد کرد تا کودکِ از دست رفته را جبران کند. طلاق را آماده باش!


مردک فغان برآورد و با قاضی جدال می کرد، که ناگاه صاحب خر برخاست و به جانب در دوید.

قاضی آواز داد : هی! بایست که اکنون نوبت توست!

صاحب خر هم چنان که می دوید فریاد کرد:

مرا شکایتی نیست. محکم کاری را، به آوردن مردانی می روم که شهادت دهند خر مرا از کرگی دُم نبوده است


پیام رسان

+ سوال دوم میگن امام زمان عج برای ظهور نیاز به 313 یار ومحب واقعی داره ایا درسته؟

+ سلام دوستان کسی جواب سوال من رو میدونه میگن خدا تو بهشت به بندگان بهشتی هوری میده ایا درسته اگه درسته به خانمها هم میده ؟

+ دوست عزیز تولدت را تبریک می گویم امیدوارم موفق باشی.

+ درود اقای خسروشاهی وبلاگتان بی نظیر است امیدوارم که موفق باشید


ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ