89/3/23
8:30 ع
اگه زندگی سخته اگه مشکلات زیاده اگه بیکاری اگه نیاز به سرمایه داری
نگران نباش ما برات دعا می کنیم !!!
گل خوش بوی من باش تا محتاج ادکلن فرانسوی نباشی!!!
یادت باشه که یادم بیاری که یادت بندازم که به یادم بیاری که یاد بدی
دیگه این وقت شب با اس ام اس کسی رو اسکول نکنم !!!
تا حالا به مضلومیت زن جومونگ پی بردی ؟!
گوشت به این خوبی ، بهش میگن سویا!!!
اگه زندگی سخته اگه مشکلات زیاده اگه بیکاری اگه نیاز به سرمایه داری
نگران نباش ما برات دعا می کنیم !!!
شنیدم معروف شدی ! انقدر که یه شبکه ماهواره ای از زندگیت فیلم برداری کرده و پخش میکنه
اسم شبکه اش هم اینه
animals tv !!!
.
سلام خوبی ؟ خواستم بهت بگم دیگه رفتیم تو فصل تابستون ! بیماری وبا تو این فصل زیاد میشه
!!!کمتر با آفتابه آب بخور
یه شب ستاره آرزو ها از آسمون اومد پایین گفت : یه آرزو بکن
منم تو رو خواستم
گفت نمیشه
گفتم چرا ؟
گفت : ما تو جنس بنجل نیستیم
!!!
89/3/23
6:12 ع
| |
| |
| |
| |
| |
|
89/3/23
5:6 ع
| ||
| ||
| ||
| ||
| ||
| ||
| ||
| ||
|
89/3/23
12:17 ع
گل دونیانی بولوشدورک
.دنیز منیم دالقا سنین .
گونش منیم ایشیق سنین .
هامّیسی سنین سنده منیم
تو را بس منتظر ماندم
اوتاندی لحظه لر مندن
بدان من دوستت دارم
اینان بو یاشلی گوزلردن
سفر از تو گذر از تو
فقط یول گوزلماخ مندن
فقط با یک نگاه تو
اوچاردی غصه لر مندن
داغدا پائیز اولاندا
ساری سنبل سولاندا
یارا ائلچی گوندررم
اون بئش یاشی دولاندا
عزیزیم گؤل آلاندا
ساچا سنبل آلاندا
یاریم یادیما دوشر
الیمه گؤل آلاندا
گؤزوم قالدی او قاشدا
او پیکده او قاشدا
مجنون تک دلی گؤیلوم
گزیری داغدا داشدا
بیر گورچین کیمی دن سیزلمیشم! بولبولم یازدا چمن سیزلمیشم!
اوز دیارمدا وطن سیزلمیشم! هیچ بیلرسن نیجه سن سیزلمیشم!!!!!!!!!!!
داغ باشیندا اکین اولماز...
اکین اولسا بیچین اولماز...
دنیادا مین گوزل اولسا...
بیری سنین تکین اولماز...
محبت قوجالماز
عشق آزالماز
دوست آیرلماز
یاخچلیق یرده قالماز
دوست دوستی آتماز
یاریما اولسون سلام
قوی کی دییم بیر کلام
ایستییرم من سنی
ایسته منی والسلام
اگر بیز ایکیمیز ده یاپراق اولساق پاییز فصلینده من سنن تئز یئره دوشه جاغام تا سن دوشنده سنی
اوز قوجاغیما آلیم .
گوروم تولکو جنگلده شیر اولماسین
ستمکار خلقه امیر اولماسین
بوتون پاک اورکللر گوروم شاد اولا
مقدس آذربایجان دائم آباد اولا
89/3/23
9:59 ص
1- دلم گرفت از ادماییکه میخوان مال اونا باشی اما مال تونیستن از ادماییکه زیر بارون واست میمیرن وقتی افتاب شد یادشون میره با تشکر
2- قسم خوردن آمعدلی: قسم به عشق پروانه که وجودش رادر راه عشق مىسوزاند وقسم به شمعى که تاسردى عشق مىسوزد وناله اش برنمىخیزد!
3- درفصل بهار4جاندار به خوزستان حمله میکند:1-پشه 2-مگس 3-راهیان نور4-آمعدلی!
4- شعر سنگ قبر آمعدلی : اندردل بی وفاغم باد آنکس دردلش وفانیست زعالم کم باد،دیدی کسی جزغم مرا یاد نکرد، که هزارآفرین برغم باد!
5- از دیوان اشعار آمعدلی:
شاد باش که زشادی تو من هم شادم ؛تاتوشادی ز غم هردو جهان آزادم ؛لذت زندگی من همه خرسندی توست؛ به وفایت که وفایت نرود از یادم!
89/3/23
9:57 ص
دمیشدیم؛گئدرسن من اوللم سن سیز* سن گئتدون من اولمدیم *باغیشلا منی...
گفته بودم...
اگه بری من میمیرم بی تو
تو رفتی.... من نمردم!!!
ببخش منو....
گونده منه باش ووران ایندی منه داش وورور.
ایندی منه داش ووران اوزگلره باش وورور.
اوزگه اگر داش وورا دردینه دوزمک اولار.
باخ بورا سوز بوردادی داشلاری یولداش وورور...
معنی
اونی که هر روز به من سر میزد امروز به من سنگ میزنه.
اونی که امروز به من سنگ میزنه به بیگانه ها سر میزنه.
بیگانه اکه سنگ بزنه دردشو میشه تحمل کرد.
ببین منو حرف من اینجاست سنگهارو دوست میزنه...
اورییمله باجارمرام او گوزلره ویریلمشام
لیل سو کیمی آخیب گلیب چاتیب سنده دورولمشام
درد اورییمده آشیب داشیب غمده منن قوجاخ ب
آتما منی زامان چاشیب بو دنیادان یورولمیشام؟
تورا بس منتظر ماندم,اوتاندی لحظه لر مندن.بدان من دوستت دارم,اینان بو یاشلی گوزلردن.سفر از تو گذر از تو,فقط یول گوزلماخ مندن.فقط با یک نگاه تو,اوچاردی غصه لر مندن.
بی وفا جانان یولوندا جان گویان دیواندور.شاهیدیم بو مطلبه شمعه یانان پرواندور. شمع یولوندا یانماغا,پروانه ایلر افتخار.شمع دیر بیچاره پروانه,عجب دیواندور.
سن سن حیاتمن معناسی
سن سن سوگیمین رویاسی
سن سن دنیامین دنیاسی
سنی چوخ ایستیرم کلم دلماسی
بیر دنیز دوشون سوسوز
بیر انسان دوشون موتسوز
بیر بهار دوشون چیچک سیز
بیرده منی دوشون سنسیز
هیچ الورمو؟
عزیزیم آشا آشا
سو گلیر داشا داشا
بیر جانم وار ثروتیم
اودا قربان داداشا
89/3/22
10:20 ع
1-روزی از میلتون، شاعر معروف انگلیسی پرسیدند: چرا ولیعهد انگلستان می تواند در چهارده سالگی بر تخت سلطنت بنشیند و سلطنت کند؛ اما تا هیجده سال نداشته باشد نمی تواند ازدواج کند؟
گفت: بخاطر اینکه اداره کردن یک مملکت از اداره کردن یک زن بمراتب آسانتر است!
2-امعدلی تو انتخابات کاندید میشه، بعد که رایها رو می شمرن، میبینه سه تا رای آورده. شب که میره خونه، خانومش در جا یکی میخوابونه تو گوشش، میگه: میدونستم پای یک زنه دیگه هم وسطهپسره می ره خواستگاری،
3- هموطن گرامی! شما جزو خوشه بندی قرار نمی گیرید. خوشه شما را بز خورده!
مرکز آمار ایران
4- مشترک گرامی، حرکت زشت و ناپسند شما را در حمام دیدیم! هیچکس تنها نیست همراه اول.
5- شعار آمعدلی در تظاهرات اخیر :
وای به روزی که بفهمیم چی شد!
89/3/22
7:49 ع
|
در روزگاری حاکمی بود که طوطی ای داشت خاص !چرا که وی فقط سخنان حاکم را تقلید می کرد و همه نیز این را می دانستند! روزی حاکم با جمعی از لشکریان جلسه مهمی گذاشته بود و مشغول صحبت بودند که ناگهان طوطی فریاد کشید : برو زیر تخت !برو زیر تخت ! لشکریان با تعجب به طوطی نگاه کردند . طوطی دوباره فریاد زد : برو زیر تخت ماه بانو اومد !برو زیر تخت ماه بانو اومد !(و این ماه بانو همسر حاکم و دختر یکی از حاکمان همسایه بود) پس لشکریان که اخلاق طوطی را میدانستند نگاه معنی داری به هم کردند ولی کسی جرات نکرد حرفی بزند فقط وزیر برای ماست مالی با ترس گفت : احتمالا حاکم با شخصی قایم باشک بازی می کرده و این جملات را فرموده اند ! طوطی دوباره فریاد زد که : لعنتی زود باش برو زیر تخت ماه بانو اومد !حاکم که به شدت عصبانی شده بود به سمت طوطی حمله کرد تا وی را بگیرد ولی طوطی پرواز کرد و در ارتفاعی بلند نشست و دوباره به تکرار آن حرفها مشغول شد ! حاکم گفت : ای طوطی ناجوانمرد ! حال که اینچنین عیله من سخن گفتی من نیز آن طوطی زیبای ماده را که مال حاکم همسایه بود و قرار بود برایت بیاورم تا ماه بانویت شود دیگر نمی آورم! طوطی که این را شنید فریاد زد که : ماه بانو نمی خواهم برایم از همان کنیزکان زیر تخت بیاور |
89/3/22
7:47 ع
مرد داشت در خیابان حرکت می کرد که ناگهان صدایی از پشت گفت:
- اگر یک قدم دیگه جلو بری کشته می شی.
مرد ایستاد و در همان لجظه اجری از بالا افتاد جلوی پاش. مرد نفس راحتی کشید و با تعجب دوروبرشو نگاه کرد اما کسی رو ندید.بهر حال نجات پیدا کرده بود. به راهش ادامه داد.به محض اینکه می خواست از خیابان رد بشه باز همان صدا گفت:
- ایست!
مرد ایستاد و در همان لحظه ماشینی با سرعت عجیبی از جلویش رد شد.بازم نجات پیدا کرد.مرد پرسید تو کی هستی و صدا جواب داد م فرشته نگهبان تو هستم. مرد فکری کرد و گفت:
-پس اون موقعی که من داشتم ازدواج می کردم تو کدوم گوری بودی؟
89/3/22
7:45 ع
|
مردی خری دید به گل در نشسته و صاحب خر از بیرون کشیدن آن درمانده. مساعدت را (برای کمک کردن) دست در دُم خر زده قُوَت کرد (زور زد). دُم از جای کنده آمد. فغان از صاحب خر برخاست که ” تاوان بده !”
خود را به خانه ایی درافکند. زنی آن جا کنار حوض خانه چیزی می شست و بار حمل داشت (حامله بود). از آن هیاهو و آواز در بترسید، بار بگذاشت (سِقط کرد). خانه خدا (صاحبِ خانه) نیز با صاحب خر هم آواز شد.
مَرد، هم چنان گریزان، در سر پیچ کوچه با یهودی رهگذر سینه به سینه شد و بر زمینش افکند. پاره چوبی در چشم یهودی رفت و کورش کرد. او نیز نالان و خونریزان به جمع متعاقبان پیوست!
و چون یهودی سود خود را در انصراف از شکایت دید، به پنجاه دینار جریمه محکومش کرد!
قاضی آواز داد : هی! بایست که اکنون نوبت توست! مرا شکایتی نیست. محکم کاری را، به آوردن مردانی می روم که شهادت دهند خر مرا از کرگی دُم نبوده است |
پیام رسان