89/3/17
4:58 ع
1- افسر از آمعدلی برسید : چه موقع یک سرباز می تواند بدون اجازه از بادگان بیرون برود؟ آمعدلی گفت وقتی که مطمئن باشد گیر نمی افتد!
2- به آمعدلی میگن : انگیزه ات چیه که هی کنکور می دهی؟
میگه: به خاطر کیک وساندیس!
3- زن آمعدلی بهش میگه: شوهر همسایه ، هر روز صبح که میخواد بره بیرون زنش رو بوس میکنه تو چرا این کار رونمی کنی ؟
آمعدلی میگه آخه من زن همسایه رو خوب نمی شناسم !
4- بر در ورودی یک کلیسایی نوشته شده بود :
اگر از گناه کردن خسته شدهای وارد شو!
آمعدلی زیرش می نویسه اگر نه ، با شماره زیر تماس بگیر!
5- یه نفر داشته برای مردم صحبت می کرده که: اگر سگ بهتون حمله کرد باید این آیه قرآن رو بخونید ، آمعدلی میگه : اما خوبه آدم یک چوب هم با خودش داشته باشه چون ممکنه همه سگها عربی بلد نباشند!
پیام رسان