89/3/30
11:59 ص
امعدلی لب دریا راه می رفته و فکر می کرده ، بهش می گن : به چی فکر می کنی ؟ |
امعدلی زمستون میره بیرون؛ |
آمعدلی عاشق خدا میشه، یه مسجد میکشه که از توش یه تیر رد شده |
اس ام اس آمعدلی به نامزدش : |
اس ام اس آمعدلی به نامزدش : می خوام برم ونیز، پیدا کنم یه میز |
از امعدلی می پرسن شراب زندگی یعنی جه ؟ |
امعدلی پیر که میشه ، خودشو تو آینه نگاه می کنه می گه آینه هم آینه های قدیم ! |
امعدلی می خواسته شیر داغ بخورد زیر پای گاوه آتیش روشن می کنه |
امعدلی می ره امتحان رانندگی، افسر بهش می گه حرکت کن |
به امعدلی می گن : چرا می ری دستشویی در رو نمی بندی ؟ |
امعدلی : من وقتی رو کلهام وامیستم خون تو سرم جمع میشه، ولی وقتی روی پاهام وامیستم، خون تو پاهام جمع نمی شه، می دونی چرا اینجوریه ؟ |
امعدلی می خوره به شیشه می گه : عجب هوای سفتی |
معلم : بگو بین فیل و کک چه تفاوتی هست ؟ |
به امعدلی می گن : چرا زنبورا گل می خورن ؟ |
امعدلی تو مسابقات رالی سراسری شرکت می کنه ... |
به امعدلی می گن : یک حرف فلسفی بگو |
امعدلی ریش پروفسوری داشته، می ره پیش رفیقاش و می گه : هر سوالی دارین امروز بپرسین، فردا می خوام ریش هامو بزنم ! |
به یارو می گن نظرت در مورد گرون شدن بنزین چیه ؟ |
به امعدلی می گن : اینجا چی کار می کنی ؟ |
|
به امعدلی می گن : یه بازیکن بگو که یک درجه از مارادنا بالاتر باشه ؟ |
امعدلی به مهمونش میگه : اگه شام نخوردی مرغ هست ! |
پیام رسان