89/3/26
10:38 ص
آمعدلی خودشو میمالیده به سپر ماشین ! میگن چی کار میکنی بابا, میگه دارم اوقاتمو سپری میکنم
آمعدلی زنگ میزنه 118 میگه شماره غضنفر رو دارید یارو میگه نه ، میگه پس من میگم تو یادداشت کن داشته باشی
به آمعدلی میگن ?? امام رو میشناسی؟ میگه آره. میگن خوب نام ببر؟ میگه اونجوری که نه. اگه ببینمشون میشناسم
اگه دیدی یه سوسک پشت و رو افتاده و داره دست و پا می زنه، فکر نکن با دمپائی زدنش... داره به قیافه تو می خنده
آمعدلی میره برای عضو شدن تو بسیج مسئول ثبت نام ازش می پرسه معنی قدس سره الشریف یعنی چی؟ آمعدلی یه خورده فکر می کنه میگه همون دمش گرم خودمونه دیگه
آمعدلی خواستگاری، از دختره خوشش نمیاد، به بابای عروس میگه : ما میریم یه دور میزنیم ، بر میگردیم ، راستی تا ساعت چند بازید ؟
امعدلی پتروس فداکار رو با دهقان فداکار قاطی میکنه، میره انگشت میکنه تو باسن راننده قطار
امعدلی با دختره دوست می شه می گه ببخشید اسم شما چیه؟ دختره می گه من اسمم شراره است ولی بچه ها صدام می کنن شراب. امعدلی میگه : منم امعدلیم بچه ها صدام می کنن عرق سگی
یه دفعه دو تا هزار پا همدیگر رو بغل میکنن میشن زیپ
آمعدلی میره جوراب فروشی میگه آقا جوراب میخوام فروشنده میگه:مردونه ؟یارو دست میده میگه: مردونه
پیام رسان