89/3/31
8:13 ع
دلداری آمعدلی به عیالش : |
امعدلی طناب بسته بود به کمرش |
امعدلی می ره جبهه فرداش برمی گرده |
امعدلی آشغال می ره تو چشمش , سر ساعت 9 می شینه دم در |
امعدلی می ره تماشای رقص باله از اول تا آخرش خواب بوده. |
امعدلی اینقدر برای دوست دخترش نامه نوشت تادختره با پستچیه ازدواج کرد |
امعدلی با هواپیما میاد تهران ، تو فرودگاه به رفیقش می گه : اگه می دونستم اینقدر نزدیکه با ماشین میومدم ! |
به امعدلی می گن : چرا سی دیت اینقدر خش داره ؟ |
توی شهر امعدلی اینا قیمت بلیط اتوبوس را از 25 تومان به 5 تومان کاهش دادند . امعدلی اعتراض کرد . |
زلزله بم که میاد بعد امعدلی با لوازم غواصی میره بم |
امعدلی می ره کتابخونه کتابشو پس بده. |
یک روز امعدلی می ره عروسی تو عروسی برف شادی می زنند سرمامی خوره |
به امعدلی می گن : چرا زنبورا گل می خورن ؟ |
امعدلی به تاکسی می گه : آقا چند می گیری منو برسونی به راه آهن ؟ |
امعدلی می خواسته بمیره وصیت می کنه من که مردم یه میلیون خرجم کنین، |
از امعدلی پرسیدند : فاصله میان خنده و گریه چیست ؟ |
امعدلی می ره مسجد وقتی میاد بیرون می بینه کفشش نیست |
امعدلی می ره نانوایی ، نانوا می گه : هر کسی اومد بگو پشت سرت نایستد ، نون نمی رسه. |
امعدلی ?سال می ره سربازی کارتشو که می دن می گه : ای بابا اینو که دارم ، گواهینامه می خوام ! |
89/3/30
11:59 ص
امعدلی لب دریا راه می رفته و فکر می کرده ، بهش می گن : به چی فکر می کنی ؟ |
امعدلی زمستون میره بیرون؛ |
آمعدلی عاشق خدا میشه، یه مسجد میکشه که از توش یه تیر رد شده |
اس ام اس آمعدلی به نامزدش : |
اس ام اس آمعدلی به نامزدش : می خوام برم ونیز، پیدا کنم یه میز |
از امعدلی می پرسن شراب زندگی یعنی جه ؟ |
امعدلی پیر که میشه ، خودشو تو آینه نگاه می کنه می گه آینه هم آینه های قدیم ! |
امعدلی می خواسته شیر داغ بخورد زیر پای گاوه آتیش روشن می کنه |
امعدلی می ره امتحان رانندگی، افسر بهش می گه حرکت کن |
به امعدلی می گن : چرا می ری دستشویی در رو نمی بندی ؟ |
امعدلی : من وقتی رو کلهام وامیستم خون تو سرم جمع میشه، ولی وقتی روی پاهام وامیستم، خون تو پاهام جمع نمی شه، می دونی چرا اینجوریه ؟ |
امعدلی می خوره به شیشه می گه : عجب هوای سفتی |
معلم : بگو بین فیل و کک چه تفاوتی هست ؟ |
به امعدلی می گن : چرا زنبورا گل می خورن ؟ |
امعدلی تو مسابقات رالی سراسری شرکت می کنه ... |
به امعدلی می گن : یک حرف فلسفی بگو |
امعدلی ریش پروفسوری داشته، می ره پیش رفیقاش و می گه : هر سوالی دارین امروز بپرسین، فردا می خوام ریش هامو بزنم ! |
به یارو می گن نظرت در مورد گرون شدن بنزین چیه ؟ |
به امعدلی می گن : اینجا چی کار می کنی ؟ |
|
به امعدلی می گن : یه بازیکن بگو که یک درجه از مارادنا بالاتر باشه ؟ |
امعدلی به مهمونش میگه : اگه شام نخوردی مرغ هست ! |
89/3/29
6:58 ع
1- امعدلی میگه:زدوستان دو رنگم عجیب دل تنگ است..... فدای همت آن دشمنی که یکرنگ است!
2- بزشکی آمعدلی:عشق یه سمه شیرینه ... بدون نسخه ی کسی که دوسش داری مصرفش نکن از دسترس بچه ها دور نگهش دار...و در محل تاریک ازش مواظبت کن!
3- آمعدلی میره عروسی می بینه رو سر عروس پنج هزاری و تراول می ریزن ، واسه این که کم نیاره عابر بانکشو در میاره می کشه وسط سینه ی عروس !
4- آمعدلی میگه: وقتی قلبت شکست خورده هاشو یه گوشه نگه دار درسته که هیچ وقت مثل اولش نمی شه اما شاید بتونی تکه های گم شده ی یه قلب دیگه باشی .!
5- آنقدر اسم تو را زمزمه کردم که لبم سوخت اما نام تو را توبه نکردم جگرم سوخت آمعدلی!
89/3/29
4:1 ع
آمعدلی به زنش میگه: خانم جان دوست داشتی مرد بودی؟ زنه میگه: نه، دوست داشتم تومرد بودی
امعدلی نذر کرده بود که هزارتا صلوات بفرسه میره دم ورزشگاه آزادی می گه جمیعن صلوات-
امعدلی رو آدمخورا میگیرندش، رئیس شون میگه: این رو پوستش رو بکنید تا ازش قایق درست کنیم.آمعدلی چاقو را بر میداره و چند بار فرو میکنه توی شکمش. ازش میپرسن چرا همچین کردی؟ میگه: قایقتون رو سوراخ کردم!!!
شعر سنگ قبر امعدلی :روی قبرم بنویسید مسافر بوده است بنویسید که یک مرغ مهاجر بوده است . بنویسید زمین کوچه ی سرگردانیست او در این معبر پرحادثه عابر بوده است صفت شاعر اگر همدلی و همدردیست در رثایم بنویسد که شاعر بوده است بنویسید اگر شعری ازاومانده بجای مردی از طایفه ی شعر معاصر بوده است . مدح گویی و ثنا خوانی اگر دین داریست بنویسید در این مرحله کافر بوده است . غزل حجرت من را همه جا بنویسید روی قبرم بنویسیدمهاجر بوده است
******************
کنار آشنایی تو آشیانه می کنم فضای آشیانه را پر از ترانه می کنم کسی سوال می کند برای چه زنده ای؟ ومن برای زندگی تو را بهانه می کنم فرستنده آمعدلی!
آمعدلی میگه: آدما فکر می کنن شاعرا خیلی غم دارن کاشکی فقط این بود اونا خیلی کسا رو کم دارن عاشق کسی میشن که عاشقاش فراوونه بین انتخاب عشقش عمریه که حیرونه
به اندازه قلیون دوست دارم اگه گفتی چرا؟ ق?>برای قشنگیت ل?>برای لبخندت ی?>برای یکی بودنت و?>برای وفایت ن?>برای نگاهت
**
می دونی چرا زنها بیشتر از مردها عمر می کنند؟ . . . چون زن ندارن!
******************
سوال کنکور89: آرامگاه سعدی کجاست !؟ 1- خونشون!؟ 2- خونمون !؟ 3- تو حیاط !؟ 4- اتاق تمساح ها
******************
نظامی ترین جمله عاشقانه: توی اردو گاه قلبتء منم یه اسیر جنگیء تو منو شکنجه میدیءتوی این قلعه ی سنگی
89/3/29
12:47 ع
1- امعدلی میگه:وقتی که رفتی هم روحم سوخت هم جیگرم . با رفتنت دوگانه سوزم کردی!
2- آمعدلی میگه: پیچ جاده ، آخر راه نیست مگر اینکه تو نپیچی!
3- آمعدلی میگه: بهترین نوع پاسخ به هر سوال? پاسخی است که مثل مینی ژوپ باشد!!! آنقدر بلند که همه مطلب را بپوشاند! و آنقدر کوتاه که جذابیت موضوع حفظ شود!
4- اگر مثل گاو گنده باشی،میدوشنت، اگر مثل خر قوی باشی،بارت می کنند، اگر مثل اسب دونده باشی،سوارت می شونداگه مثل آمعدلی باشی سر به سرت میزارن.. فقط از فهمیدن تومی ترسند
راز ونیاز آمعدلی :خدا جون وقتی منو نقاشی می کردی زیبا نقاشی کردی ؛ ممنونم سالم نقاشیم کردی؛ ممنون ولی آخه چرا خدا جون تنها نقاشیم کردی
89/3/28
9:22 ع
روزی روزگاری نویسنده جوانی از جرج برنارد شاو پرسید:
«شما برای چی می نویسید استاد؟»
برنارد شاو جواب داد:
«برای یک لقمه نان.»
پسره بهش برخورد. پس توپید که:
«متاسفم. برخلاف شما ما برای فرهنگ می نویسیم.»
و برنارد شاو گفت:
«عیبی ندارد پسرم. هر کدام از ما برای چیزی می نویسیم که نداریم.
»
|
|
|
| |
|
89/3/28
9:18 ع
89/3/28
6:32 ع
1- آمعدلی میگه :اگه عشق نباشه مولکولهای اکسیژن و هیدرژن نمیتونن اینقدر محکم همدیگر رو فشار بدن که اشک جفتشون در بیاد!!
2- آمعدلی به نامزدش میگه:اگه با دیدن من غم تو دلت جون میگیره میمیرم که تا ابد قلب تو آروم بگیره!
3- آمعدلی میگه: زندگی مثل یه پل قدیمیه! به این فکر نکن که اگه تنها ازش بگذری دیرتر خراب میشه به این فکر کن که اگه افتادی یکی باشه که دستتو بگیره!
4- آمعدلی میگه:همیشه پشت سر هر مرد موفق ، زنی است که نتونسته جلوی موفقیت شو بگیره !
5- عاشقی آمعدلی:عشق یعنی شب نخفتن تا سحر عشق یعنی سجده ها با چشم تر عشق یعنی سر به دار اویختن عشق یعنی اشک حسرت ریختن عشق یعنی در جهان رسوا شدن عشق یعنی مست و بی پروا شدن عشق یعنی سوختن یا ساختن عشق یعنی زندگی را باختن!
89/3/28
12:16 ع
1- آمعدلی گفت فرق رویا با آرزو چیست ؟ گفتم آرزو یک حقیقت نزدیک است ولی رویا یک آرزوی شیرین دست نیافتنی . گفت من رویا هستم یا آرزو؟ گفتم رویای که به حقیقت پیوستن آن یک آرزوی شیرین است!
2- آمعدلی میگه: رسیدی خونه بزن تو گوش زنت!!! تو نمیدونی واسه چی زدی...اما اون میدونه چرا خورده !
3- آمعدلی میگه :می دونی ادما بین الف تا ی قرار دارند . بعضی ها مثل "ب" برات می میرند،مثل "د" دوستت دارند، مثل "ع" عاشقت می شوند، مثل "م" منتظر می مونند، تا یک روز مثل "ی" یارت بشن!
4- آمعدلی میگه:سکوت دردناک است اما در سکوت است که همه چیز شکل میگیرد و در زندگی ما لحظه هایی هست که تنها کار ما باید انتظار کشیدن باشد.
5- آمعدلی می ره امتحان گواهی نامه بده چند بار رد میشه بعد تو راه پلیس جلوش رو می گیره می گه گواهی نامه آمعدلی می گه دادین که می خواین؟
89/3/27
9:7 ع
1- روزگاری مردم دنیا دلشان درد نداشت. هر کسی غصه اینکه چه می کرد نداشت. چشم سادگی از لطف زمین می جوشید. خودما نیم زمین این همه نا مرد نداشت. فرستنده امعدلی!
2-آمعدلی:آدمی ساخته ی افکار خویش است فردا همان خواهی شد که امروز بدان فکر می کنی
3- آمعدلی :شما هم نسبت به خداوند دینی دارید آن چه به پروردگار مدیونیم , دوست داشتن دیگران است!
4- آمعدلی :دل تاری است که وقتی بشکند بهتر می نوازد
5- ملت عشق از همه دینها جداست * عاشقان را مذهب و ملت خداست آمعدلی
پیام رسان